کد مطلب:173181
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:134
زمینه ی عروج
انسان به روح وابسته است و اگر بندهای شهوانی و آرزوهای نفسانی گسسته شود، آن چنان شكوه و عظمتی پیدا می كند كه فوق تصور است:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشمست و زبان و گوش و بینی
چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
رسد آدمی به جایی كه به جز خدا نبیند
بنگر كه تا حد است مكان آدمیت [1] .
باید برای صیقلی روح و صفای قلب، درون را به زیور تقوا آراست و جامه ی ریا را از تن بیرون آورد:
ای درونت برهنه از تقوی
وز درون جامه ی ریا داری
پرده ی هفت رنگ در مگذار
تو كه در خانه بوریا داری [2] .
و آن زمان كه روح، از دام نفس رها گردد، نغمه های عالم قدس را می شنود:
حكایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
دگر نصیحت مردم حكایتی است به گوشم
ذوق سماع مجلس انس است به گوش دل
وقتی رسد كه گوش طبیعت بیاكنی [3] .
سالك: پس از هر ذكر، این عبارت را بر زبان آرد یا بر دل بگذراند كه «الهی أنت مقصودی و رضاك مطلوبی؛ خداوندا! مقصود من تو هستی و رضای تو».
بر این اساس، وقتی انسان سالك دانست كه بدن مانند پوشاكی برای روح است، در جست و جوی آن حقیقت كه لباس تن را پوشیده است برمی آید؛ چرا كه روح آدمی یك ایده آل بیش تر ندارد، و آن «لقاء الله» است.
یاد خدا برای روح و جان انسان، هم چون غذا و آب برای تن است، همان گونه كه خداوند می فرماید:
(ألا بذكر الله تطمئن القلوب)؛ [4] آگاه باشید تنها با یاد خدا، دل ها آرامش می یابد.
حضرت سیدالساجدین امام زین العابدین علیه السلام در مناجات محبین و دوستداران خدا فرموده است:
الهی من ذا الذی ذاق حلاوة محبتك فرام منك بدلا و من ذا الذی أنس بقربك فابتغی عنك حولا؛ معبود من، كیست كه شیرینی محبتت را چشید و به جای تو دیگری را برگزید؟ و كیست كه به قربت انس گرفت، و خواست از تو جدا شود.
در این مقام است كه انسان به طور عینی درمی یابد خطاب خداوند را كه فرمود:
(یا أیها الانسان انك كادح الی ربك كدحا فملاقیه) [5] .
برنامه ی ملاقات با حضرت حق را خداوند مقرر فرموده، لذا برای راه ملاقات به كتاب الهی كه نوشته و پیام دوست است، مراجعه كرده، این بخش از آیه ی شریفه را می یابد:
(فمن كان یرجو لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرك بعبادة ربه أحدا)؛ [6] و هر كس به لقای رحمت او امیدوار است، باید نیكوكار شود و هرگز در پرستش خدا، احدی را شریك نسازد.
البته از این برنامه انسان می تواند واجد تحصیل نفس مطمئنه و آسایش انسانی و تكمیل شخصیت نفسانی، با تحقق مراتب عالی اطمینان گردد، تا در شعاع این خطاب پروردگار قرار گیرد: (یا أیتها النفس المطمئنة، ارجعی الی ربك راضیة مرضیة، فادخلی فی عبادی، و ادخلی جنتی)؛ [7] (به اهل ایمان خطاب لطف شود) ای نفس قدسی مطمئن و دل آرام. امروز به حضور پروردگارت باز آی كه تو خشنود و او راضی (از اعمال) توست. باز آی و در صف بندگان خاص من در آی. و در بهشت داخل شو.
نقل شده كه در یكی از مواقف حساس انسانی فرشته ی مقرب الهی به مؤمن می گوید: یا ولی الله... افتح عینك فانظر...؛ ای ولی خدا! چشم هایت را باز كن.
پس نگاه و نظر كن كه در آن حال رسول اكرم و امیرمؤمنان و فاطمه و حسن و حسین و ائمه علیهم السلام را مشاهده می كند و خطاب می شود: «... والأئمة علیهم السلام رفقاؤك؛ [8] ائمه علیهم السلام رفیقان تو هستند».
آن گاه منادی از طرف رب العزة و الجلال ندا سر می دهد: (یا أیتها النفس المطمئنة، ارجعی الی ربك راضیة مرضیة) [9] .
بر اساس این گفتار ارزشمند، اگر انسان ها كه اسیر قفس تن هستند و از پرواز به ملكوت عالم محروم، به گونه ای با انسان های كامل پیوند برقرار كنند، به اندازه ی گستره ی وجود خویش، به مقام كرامت نزدیك شوند كه هر انسانی، سرمایه ی رسیدن به آن مقام منیع را داراست كه (و لقد كرمنا بنی آدم) [10] كه جرعه نوش از پیمانه ی عشق و جام سبوی كریمان باشند.
[1] غزليات.
[2] گلستان.
[3] غزليات.
[4] رعد «13» آيه ي 28.
[5] انشقاق «84» آيه ي 6.
[6] كهف «18»، آيه ي 110.
[7] فجر «89» آيه ي 27-30.
[8] كافي، ج 3، ص 128.
[9] زلال نيايش، قسمتي از مقدمه ي آية الله العظمي حاج ميرزا محمد حسن احمدي فقيه يزدي.
[10] رعد «13» آيه ي 70.